رشد و توسعه اقتصادی را میتوان به افزایش رفاه جامعه و بهبود شرایط سیاسی و اقتصادی یک کشور تعبیر کرد. وقتی رشد اقتصادی به وجود میآید، انتظار میرود کیفیت و کمیت سرمایههای انسانی (میزان درآمد و سطح تحصیلات) نیز افزایش پیدا کند. همچنین این انتظار نیز به وجود میآید که سرمایههای فیزیکی مانند زیرساختهای حمل و نقلی نیز توسعه پیدا کنند.
با این که در دهههای گذشته، سیاستها و راهبردهای توسعهای تمایل داشتهاند بر روی سرمایههای فیزیکی تمرکز کنند، در سالهای اخیر توازن بهتری برقرار شده و منابع انسانی نیز مورد توجه قرار گرفتهاند. البته توسعه اقتصادی بدون توجه صحیح به این دو مقوله نمیتواند صورت بگیرد.
به خاطر استفاده گسترده از زیرساختها، بخش حمل و نقل یکی از عناصر مهم توسعه اقتصادی محسوب میشود و یکی از ابزارهای مهم توسعه است. حمل و نقل بر اقتصاد جهانی نیز تأثیرگذار است چون فرصتهای اقتصادی به طور فزایندهای با جا به جایی مردم، کالا و اطلاعات وابستگی پیدا کرده است. رابطه بین کیفیت و کمیت زیرساختهای حمل و نقلی و سطح توسعه اقتصادی نیز واضح و آشکار است. زیرساختهای حمل و نقلی گسترده و شبکههای جادهای مرتبط به هم، معمولاً رابطهای تنگاتنگ با توسعه اقتصادی دارند. وقتی سیستم حمل و نقل کارآمد باشد، فرصتهایی اقتصادی و اجتماعی به وجود میآورد و مزایایی مانند دسترسی بهتر به بازارها و اشتغالزایی (برای خواندان مقاله مراحل لازم برای اشتغال به عنوان راننده حرفه ای در حمل و نقل بار کلیک کنید) بیشتر را به دنبال دارد. هنگامی که سیستم حمل و نقل ظرفیت مناسبی داشته و قابل اعتماد باشد، فرصتهای اقتصادی کمتری از بین میروند و کیفیت زندگی بالاتر میرود. با این حال، بسیاری از پیامدهای حمل و نقل مناسب آشکار نیستند و زیاد به چشم نمیآیند، برای مثال، استفاده از زیرساختهای حمل و نقلی برای کاربران ارزانتر تمام میشوند و مجبور نیستند در بزرگراهها عوارض زیادی بپردازند. به این ترتیب، میبینیم که حمل و نقل تأثیرات مهم اقتصادی و زیستمحیطی دارد که نمیتوان آنها را نادیده گرفت. برای این که دید بهتری از اهمیت حمل و نقل در رشد اقتصادی به دست بیاوریم، بهتر است آن را از چند بُعد مورد بررسی قرار دهیم. این ابعاد عبارتند از ویژگی های فیزیکی حمل و نقل و ابعاد عملیاتی و جغرافیایی آن:
*هسته اصلی. بنیادیترین و اصلیترین تأثیر حمل و نقل، تأثیر فیزیکی آن در جا به جایی کالا و مسافر است. این امر مستلزم تعاملات سازنده و جدید بین عناصر مهم اقتصادی است.
*عامل عملیاتی. کاهش زمان لازم برای انجام عملیات، به ویژه ضمن حفظ عامل اعتمادپذیری و عدم خسارت به کالاها، میتواند بسیار موثر باشد. این امر نشان میدهد تجهیز سیستم حمل و نقل به خوبی صورت گرفته است و سرمایهگذاری در این صنعت افزایش پیدا خواهد کرد. صاحبان بار نیز از مزایای آن برخوردار خواهند شد چون بارها با تأخیر کمتر و با سرعت بیشتری به مقصد میرسند.
*عامل جغرافیایی. دسترسی به بازارهایی گستردهتر، باعث میشود عملیات توزیع بهتر صورت بگیرد و مصرف کالاها نیز افزایش پیدا کند. به علت توزیع مناسب مواد خام، قطعات، انرژی و حتی نیروی انسانی، میزان تولید و بهرهوری نیز افزایش مییابد. به این ترتیب میتوان گفت صنعت حمل و نقل میتواند هم بر اقتصاد خرد تأثیرگذار باشد و هم بر اقتصاد کلان.
*تأثیر بر اقتصاد کلان (تأثیر حمل و نقل بر کل اقتصاد). حمل و نقل به طور تنگاتنگی با نرخ اشتغال، میزان درآمد و اقتصاد ملی مرتبط است. در بسیاری از کشورهای توسعه یافته، صنعت حمل و نقل بین ۶ تا ۱۲ درصد از GDP (ارزش پولی تمام کالاها و خدماتی که در داخل مرزهای یک کشور و در یک دوره زمانی مشخص تولید شدهاند) را تشکیل میدهد. اگر ارزش همه سرمایهگذاریهایی که در بخش حمل و نقل صورت گرفته را نیز در نظر بگیریم، این صنعت میتواند راهی بسیار مناسب برای دستیابی به یک اقتصاد پیشرفته باشد.
* تأثیر بر اقتصاد خرد (اهمیت حمل و نقل در بخشهایی خاص از اقتصاد). همان طور که میدانید، حمل و نقل با تولید کننده، مصرف کننده و همچنین هزینه تولید در ارتباط است و بر آنها تأثیر میگذارد، به این ترتیب، فعالیتهای حمل و نقلی و زیرساختهای مناسب میتوانند در بر هر بخش خاصی از اقتصاد تأثیرگذار باشند.معمولاً، سطح درآمد بالاتر، میزان مصرف کالاها را بالاتر میبرد و به رشد صنعت حمل و نقل میانجامد.
[ratings]